چطور تردید را از خود دور کنیم؟
تردید یکی از عوامل بازدارنده اصلی در هر زمینه است که مارا برای انجام یک فعالیت دچار سردرگمی کرده و باعث میشود که آن عمل را به بعد موکول کنیم یا کلا قید انجام آن کار را بزنیم.
تا حالا چقدر برای شما اتفاق افتاده است که کاری را میخواستید انجام دهید یا تصمیم خاصی را برای زندگیتان میخواستید بگیرید ولی به دلیل کلنجار رفتن با خودتان یا فکر کردن به عواقبش، آن کار را انجام ندادهاید یا آن تصمیم را نگرفته و به بعد موکول کردهاید.
تردید ممکن است در جنبههای مختلف زندگی سراغ شما بیاید. مثلا برای شروع یک فعالیت، احتمال اینکه موفقیت شما ۵۰% باشد شما را به شک و تردید می اندازد و چون دچار تردید می شوید قید آن کار را می زنید.
معمولا بعد از زیان دیدن از عدم انجام یک کار متوجه میشوید که نباید در انجام دادن آن کار تردید می کردید. ممکن است کاری را بدون شک و تردید انجام بدهید اما درنهایت دچارشکست شوید ولی تجربهای که از انجام دادن یک کار بدست میآوردید ارزشمندتر و مفید تر از این است که هیچ تجربه ای بدست نیاورده باشید و اقدامی نکرده باشید.
مسلما قصد وهدف این نیست که انسان بدون اندیشه و تفکر و یا حتی مشاوره گرفتن از دیگران دست به هر کاری بزند تا تجربه بدست بیاورد.اما باید حواس بدهیم که بیش از حد به شک و تردیدهایمان اهمیت ندهیم.
هرچند فکرکردن به انجام کار و درنظر گرفتن عواقب هر اقدامی، کار پسندیدهای است اما توجه داشته باشید اگر با علم به اینکه میتوانستید هرکاری بکنید در انجام آن کار موفق میشوید و بدون هیچ محدودیتی میتوانستید بهترین اقدام را بکنید “زندگیتان را چگونه می ساختید؟”
بسیار اندک است انسان هایی که با شهامت کارهای خود را انجام میدهند و تردید و دودلی را کنار گذاشته و با شجاعت به دنبال خواسته های خود هستند یا به عبارتی ریسک پذیرند.
تردید چگونه بوجود میآید؟
ممکن است اندکی عجیب به نظر برسد اما اکثر افراد امکان یا عدم امکان هرکاری را با تردید بوجود میآورد. هرگاه که کسی باور انجام کاری برایش پوچ و بیمعنی باشد مطمئن باشد که این تردید است که آن باور را در فکرش بوجود آورده است.
اگر آنقدر خوش شانس بودهباشید که بدون تردید و با اعتماد به نفس، رشد کردهباشید. حس درونی باعظمتی را با خود به همراه دارید. باید جملاتی که همواره تردید را در وجود ما بیشتر و بیشتر میکند از دایره کلمات خود دور کنیم و یا به حداقل برسانیم مثل :
- من از پس این کار بر نمیاام.
- من آنقدرها هم با استعداد نیستم.
- اینکار برای من انجام نشدنی است.
زمانی که باوری داشته باشیم که برای انجام هرکاری محدودیت قائل شویم مثلا؛ این کار از سن من گذشته یا برای این کار باید استعداد خاصی را باید داشت و صدها محدودیتهایی از این دست حتما در انجام آن کارها تردید سراغ ما خواهد آمد.
نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس نیز شک و تردید را بوجود میآورد. کسی که به خود و تواناییهایش باور و اعتماد ندارد گاه برای انجام کارهای کوچک هم دچار تردید میشود.
یکی از عواملی که ما را شدیدا دچار تردید میکند، ترس از نتیجه نگرفتن است. در واقع این خود ترس است که ما را به شک و تردید میاندازد.
حالا یکی از نتیجه نگرفتن می ترسد، یکی از مسخره شدن می ترسد یا یکی از شکست خوردن میترسد و در کل انسان ها خیلی خوب بلدند که خود را متفاعد کنند تا از انجام یک کار به ظاهر سخت سر باز بزنند و موقت خود را متقاعد میکنند که بهترین کار این است که هیچ کاری نکنند.
عوامل ایجاد تردید
ما همواره برای انجام دادن هرکار هر لحظه و هر دقیقه باید تصمیم بگیریم این تصمیم گیری های درست است که زندگی و آینده ما را میسازد. اما گاهی عواملی ما را از انجام کار باز میدارد و باعث میشود که دچار شک و تردید در انجام کار شویم.
همانطور که گفته شد منشا اصلی دست کشیدن از انجام یا دچار تردید شدن، ترس از نتیجه نگرفتن است.
چند توع تردید وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم:
-
ترس از احمق به نظر آمدن :
یکی از عواملی که ما را دچار تردید میکند که کاری را به سرانجام نرسانیم این است که نگران این هستیم که اگر موفق به انجام آن کار نشدم دیگران مرا مسخره کنند و این فکر باعث میشود که دچار تردید شویم و کار را به تاخیر بیاندازیم و آن کار را انجام ندهیم.
-
ترس از عدم تایید دیگران :
یکی دیگر از عواملی که ما را شدیدا دچار تردید میکند و باعث میشود که با خودمان کلنجار برویم که این کار را بکنیم یا نه، این است که دنبال تایید دیگران هستیم. مثلا :
-
ترس از شکست :
ترس از شکست شاید شایع ترین نوع از تردید در کاری باشد. اکثر افراد نمیدانند که هر عملی حتما با خود یک نتیجه یا تجربهای با خود به همراه دارد، چه در آن کار یا فعالیت شما موفق شوید یا شکست بخورید. در اکثر تصمیم گیری ها این ترس از شکست است که باعث میشود دچار تردید میشویم و به سمت آن فعالیت نرویم و آن را کنار بگذاریم.
در اصل ترس، دشمن اصلی رسیدن ما برای پیشرفت و موفقیت است.
-
تحلیل و ارزیابی کردن بیش از حد :
شاید شما هم در بین اطرافیان خود کسی را دیده باشید که در مورد همه چیز بیش از حد تحلیل میکند و مداوم برای هرکاری یک اشکالی میتراشد و دچار تردید میشود که انجام دهد یا خیر.
گاهی بررسی و تحلیل نادرست و بیش از حد هم ما را دچار تردید میکند. برای بررسی درست انجام هرکاری نیاز است که لیستی از معایب و مزایای آن کار را تهیه کرده و خیلی زود به نتیجه میرسیم که وارد عمل شویم یا خیر.
به یاد داشته باشید که ما به عنوان یک انسان توانایی متقاعد کردن خود را داریم و چون مغز ما دنبال راحتطلبی است همیشه آسانترین راه را پیشنهاد میکند که دست کشیدن از اقدام است.
همچنین عوامل زیادی مثل : راحت طلبی، بی تجربهگی، نداشتن اطلاعات کافی و نداشتن اعتماد به نفس نیز در تردید ما برای انجام فعالیت های مفید وجود دارد.
مضرات تردید در زندگی
مسلما در زندگی همهی ما زمان هایی وجود داشتهاست که به خاطر داشتن شک و تردید زیاد دچار اشتباه شده که بعدا از انجام ندادنش پشیمان شدهایم و زیان هایی که از این بابت به ما وارد شده بسیار است. در اینجا خیلی کوتاه به مضرات تردید داشتن در کار و زندگی میپردازیم.
-
عدم توانا بودن
تردید زیادی باعث میشود به توانایی و کارآمدی خود دچار شک شویم و بعد از مدتی دیگر به این نتیجه میرسیم که من در تصمیمگیری ناتوان هستم و به تنهایی نباید دست به کاری بزنم و این باعث میشود که اعتماد به نفس خود را کم کم از دست بدهیم.
-
نادیده گرفتن منابع موجود
هنگامی که برای رسیدن به خواسته های خود دچار تردید میشویم اولین چیزی که شاید نادیده میگیریم این است که چه مابعی که در اطراف ما وجود دارد که از آن استفادهکنیم یا اینکه توانایی های خود را نیز فراموش میکنیم. حتی الامکان میتوان به این موضوع باید فکر کرد که آیا در گذشته در چنین شرایطی موفق عمل نکردهایم.
-
سد کننده پیشرفت
همهی ما میدانیم که اگر تردید نداشتیم و در انجام کارها همیشه دودل نبودیم برای رسیدن به خواستههای خود گام های محکمتر برمیداشتیم.
بیشتر افرادی که قله های موفقیت را طی کردهاند. افرادی بودند که بدون تردید و دودلی و باشجاعت به سوی اهداف خود گام برداشتهاند. روحیه جنگدهگی و پیگیری فقط در انسان هایی پیدا میشود که ذهن خود را از تردیدها خالی نگه داشتهاند اما “نوئل کانت” فیلسوف آلمانی میگوید:
بزرگترین جستجوی انسان این است که دریابد چه کار باید بکند.
چگونه با تردید مقابله کنیم؟
جملهی معروفی است که میگوید:
اگر میدانستید هرگز شکیت نمیخورید چهکار میکردید؟
مسما این جمله بیانگر این است که برای رسیدن به خواسته های خود باید تردید را کنار بگذاریم. ما زمانی شک به دل راه میدهیم که از نتیجه نرسیدن آن کار میترسیم و میترسیم که شکست بخوریم. وقتی بدانیم که شکست وجود ندارد و فقط نتیجه متفاوت میگیریم انگیزه بیشتری برای انجام کار پیدا میکنیم به احتمال بسیار زیاد هر فرد در گذشته خود موفقیت هایی در زندگی داشتهاست و زمانی بوده که تصمیم قاطعانهای برای یک فعالیت گرفتهاست.
یکی از راه هایی که میتوانیم با تردید مقابله کنیم این است که یکی از دست آوردههایی که در گذشته داشتیم را به یاد بیاوریم که چگونه یک تصمیم شجاعانه گرفتهایم و بدن تردید به خواسته های خود رسیدهایم. یادآوری تجربه های موفق گذشته منابعی مهم برای کسب تجربه های جدید است و فرد را به این باور میرساند که اگر در گذشته چنین موفقیتی داشتهاست در حال حاضر هم میتواند به طور قطع همان کار یا کار مشابه آن را انجام دهد.
بنابراین تجربه های موفق در گذشته داشتهایم میتواند ثابت کند که ما همان فردی هستیم که قبلا بودیم و توانستهایم موفق عمل کنیم و حالا هم میتوانیم.
یادآوری زیان های تردید
ترس و تردید دو برادر هم هستند. آنچه باعث تردید شما میشود، شما را میترساند ئ آنچه شما را میترساند، باعث تردید شما در خصوص توانایی تان در حل مشکل میشود. “وین دایر”
یادآوری ضرر و زیان هایی که در گذشته به واسطه تردید در کار به شما وارد شده است میتواند انسان را به تامل وا دارد. کمی تامل کنیم که چرا به توانایی خود ایمان نداشتیم؟ چرا به توانایی خود شک کردهایم، در حالیکه میتوانستیم از عهده انجام آن کار برآییم. این موضوع را دقیقا بعد از اینکه فرصت ها از دست رفته است متوجه شدهایم.
تنها راه مقابله با ترس و تردید، ایمان به توانایی خودمان است. وقتی به توانیی های خود ایمان بیاوریم، کم کم اعتماد به نفس در ما شکل میگیرد. باید گفتگوی درونی خود را دربارهی توانایی های خود عوض کنیم. ادبیات خود را با خویشتن حقیقی خودمان تغییر دهیم.
به جای جملات منفی که نشانگر تردید و دودلی شماست از جمله هایی استفاده کنید که دربردارنده قدرت و توانایی شما باشد. دست از جملاتی مانند:
- اگر شانس در خانه مرا بزند.
- شاید فردا روز خوش شانسی من باشد
- من که برای کار دیگری ساخته شدم
و امثال اینها بردارید و از جملاتی مانند:
- من میتوانم
- هنوز فرصت دارم
- بدون شک شدنی است
- راه شو پیدا میکنم
- تلاش میکنم که به خواستهام برسم
و ….. استفاده کنید. هنگامی که از جملاتی مثبت و عادی از تردید استفاده کنیم زندگی ما نیز به رنگ مثبت تبدیل خواهد شد و اعمال و رفتار ما نیز به همراه آن تغییر خواهد کرد.
در پایان صحبتم را با یک جمله از شکسپیر و یک جمله از وین دایر به پایان میرسانم :
- تردید ها به ما خیانت میکنند. “شکسپیر”
- من خود را با یادآوری این حقیقت از شر تردید خلاص کردم که هر آنچه در جهان روی میدهد علت آشکاری برای وقوع دارد. “وین دایر”
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.